|
جمعه 21 / 11 / 1394برچسب:, :: 9:24 PM :: نويسنده : سما
رابطه ی خواهری که جرات نداشته باشی توش با خواهرت شوخی کنی رابطه نیس، شما خواهر نیستین. شما دوتا اشنایین که هر لحظه باید مواظب حرف زدنتون باشین که از حوزه ی ادب خارج نشین! این خواهری نیست... نمی دونم این ازدواج چی داره که خیلیا وقتی می رسن بهش هار میشن، انگار نه انگار که تا همین یک ماه پیش خودم بودم که تو خونه پشتش درمی اومدم وقتی جلو زورگویی های مامان و بابام به تته پته می افتاد. حالا واسه خودم هار شده! آخه من هیچ وقت شبیهش نبودم. یه جاهایی هم ایراد از خودمه. ببهتره واقعا دیگه کاری ش نداشته باشم تا با اونایی که باهاش در یه سطحن خوش باشه. باشه من که از عروسی ش خونه ش هم نرفتم. دیگه شوخی هم نمی کنم! ولی واقعا حال می کنه اینجوری من یخ باشم؟
نظرات شما عزیزان:
سلام
اینطور به موضع نگاه نکن وقتی کسی همیشه در سایه تو بود وقتی همیشه تو مورد توجه دیگران بودی اون عقده ها بعد از ازدواج سر باز می کنه از این چیزا زیاد دیدیم نگران نباش با تو موافقم اون خواهری دیگه خواهری نیست پاسخ: قبول دارم عقده ها هستن که کار دست آدم میدن ولی اصلا اینجوری نبوده که من توجه بیشتری گرفته باشم. فقط من بیشتر می جنگیدم و بیشتر هوای خودمو داشتم که برمی گرده به ذات و شخصیت خودم نه توجه بیشتر اطرافیان به من. عقده از جای دیگه ای نشأت گرفته بنظر من.
|